دلم شور می زند!!!!


پاییزانه

شعر و ادبیات

اینروزها عجیب دلم شور می زند! نمی دانم شور روزهای خوب که داشتم و امروز نه ردی از آن روزها مانده و نه حوصله ای برای آفریدن دوباره، را می زند یا شور روزهای در پیش رو که در انبوهی از تاریکی گم شده! روزهایی که نمی دانم خوب اند یا بد! بدهایی بدتر از امروز یا خوب هایی خوبتر از امروز!

تمام انرژی ام را جمع می کنم و آرام می نشینم اما انگار درونم غوغاییست عجیب! نمی توانم! توان نشستن در یک جا را ندارم... همه ی اینها نشانه است! می دانم! نشانه ای برای روزهایی متفاوت تر از امروز و دیروزهایی که برایم گذشت!

دلم تنگ روزهایی بود که همه چیز در آن روزها خوب بود! خوب خوب که نه! عالیییی بود!!!!!! اما امروز، که دیگر در زندگی غرق شده ام و طعم روزمرگی را چشیده ام، نه دلتنگم نه دلسنگم... فقط دیگر حوصله ندارم همین!

دلم عجیب شور می زند!

عجیب...

«راضیه سادات پیام»



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:,ساعت 8:46 توسط راضیه سادات پیام| |


Power By: LoxBlog.Com